مورچه کوچولو
مورچه سیاه کوچولو اتل متل یه مورچه
کارمیکنه،بار میبره قدم میزد تو کوچه
دونه هارو جمع میکنه اومد یه کفش ولگرد
داخل انبار میبره پای اونو لگد کرد
مورچه سیاه کوچولو مورچه پاهاش شکسته
زیر زمین لونه داره راه نمیره نشسته
تو لونه ی زیر زمین با برگی پاشو بسته
یه عالمه دونه داره نمیتونه کار کنه
مورچه سیاه کوچولو دونه هارو بار کنه
عاشق کارو کوششه تو لونه انبارکنه
تابستونو فصل بهار مورچه جونم تو ماهی
همیشه زحمت میکشه عیب نداره سیاهی
مورچه سیاه کوچولو خوب بشه پات الهــــــی
خوشحاله و غم نداره
فصل زمستون که بیاد
آب و غذا کم نداره